خيام !!!! متن کامل رباعیات

زندگينامه شاعران و نويسندگان بزرگ ايران و جهان
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

اين يکد و سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب بجويبار و چون باد بدشت

هرگز غم دو روز مرا ياد نگشت
روزي که نيامده‌ست و روزي که گذشت


fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

بر چهره گل نسيم نوروز خوش است
در صحن چمن روي دلفروز خوش است

از دي که گذشت هر چه گويي خوش نيست
خوش باش و ز دي مگو که امروز خوش است
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

پيش از من و تو ليل و نهاري بوده است
گردنده فلک نيز به کاري بوده است

هرجا که قدم نهي تو بر روي زمین
آن مردمک چشم‌نگاري بوده است
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

تا چند زنم بروي درياها خشت
بيزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خيام که گفت دوزخي خواهد بود
که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

ترکيب پياله‌اي که درهم پيوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست

چندين سر و پاي نازنين از سر و دست
از مهر که پيوست و به کين که شکست
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

چون بلبل مست راه در بستان يافت
روي گل و جام باده را خندان يافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت
درياب که عمر رفته را نتوان يافت
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

چون چرخ بکام يک خردمند نگشت
خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

چون بايد مرد و آرزوها همه هشت
چه مور خورد بگور و چه گرگ بدشت
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

چون نيست حقيقت و يقين اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست

هان تا ننهيم جام می از کف دست
در بي خبري مرد چه هشيار و چه مست
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

چون نيست ز هر چه هست جز باد بدست
چون هست بهرچه هست نقصان و شکست

انگار که هرچه هست در عالم نيست
پندار که هرچه نيست در عالم هست
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

خاکي که بزير پاي هر ناداني است
کف صنمی و چهره‌ي جاناني است

هر خشت که بر کنگره ايواني است
انگشت وزير يا سلطاني است
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

دارنده چو ترکيب طبايع آراست
از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست

گر نيک آمد شکستن از بهر چه بود
ورنيک نيامد اين صور عيب کراست
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

در پرده اسرار کسی را ره نيست
زين تعبيه جان هيچکس آگه نيست

جز در دل خاک هيچ منزلگه نيست
می خور که چنين فسانه‌ها کوته نيست
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “زندگينامه شاعران و نويسندگان”