چالشهاي آموزش فنّآوري اطلاعا
چالشهاي آموزش فنّآوري اطلاعا
معرفي کتاب : چالشهاي آموزش فنّآوري اطلاعات در قرن بيست و يکم
در دو دهه گذشته، فنّآوري اطلاعات انقلابي در تکنولوژي اطلاع رساني ايجاد کرده و خود نيز درحال تکامل و تحول بوده است. ميزان و سرعت تغييرات در اين رشته چشم گير است. تا بيست سال پيش در اکثر کلاسها با کامپيوترهاي بزرگ کار مي کردند و آموزش مي دادند. امروز امکان ندارد چنين کامپيوتري را در دانشگاهها پيدا کنيد. کامپيوترها به ميني کامپيوتر و سپس به ميکروکامپيوتر تبديل شدند، و اکنون شاهد شبکههاي اينترنتي هستيم.
تغيير ديگر به روش و چگونگي آموزش مربوط مي شود. بي ترديد، با رشد فنّآوري اطلاعات، دسترسي دانشجويان به فنّآوريهاي بزرگ تر و مهم تر نيز تسهيل شده است. ولي آنچه بر اساس آموختهها، تجربيات و تحقيقات حاصل شده در واقع چگونگي يادگيري دانشجو و آموزش وي به بهترين وجه است. آموزش فنّآوري اطلاعات (گرچه به کندي، اما با اطمينان)، جايگاه مناسب و صحيح خود را به عنوان نظم مهم مبتني بر تحقيقات پيدا مي کند.
کتاب حاضر حاوي 13 فصل است که به چهار بخش اصلي تقسيم شده اند. موضوع هر بخش از جزء به کل جلو مي رود و عبارت است از :
مثالهايي از نحوه آموزش موضوعات خاص ؛ آموزش تکنيکها و دروس ؛ تاثير شبکه بر آموزش فنّآوري اطلاعات ؛ و رشد و توسعه برنامه آموزشي فنّآوري اطلاعات
بخش اول از چند فصل تشکيل مي شود . فصل اول «آموزش کارگروهي در سيستمهاي اطلاعاتي» نام دارد. به عقيده نويسنده اين فصل، آگاهي از چگوني کار موثر در گروه براي سيستمهاي اطلاعاتي درحال توسعه حائز اهميت خاصي است. اما آيا ما در دورههاي آموزشي خود، کار گروهي را ياد مي دهيم، يا اينکه فقط دانشجويان را به گروههاي مختلف دسته بندي مي کنيم؟
نويسنده نشان مي دهد که چگونه گروهها را در دورههاي سيستم اطلاعاتي به صورت موثر، دسته بندي، ايجاد، اداره، و ارزيابي کنيم. وي اضافه مي کند که، لازم است علاوه بر مواد معمول دورهها، مفاهيم فوق به دانشجويان آموزش داده شود.
فصل دوم با عنوان «چالش مهارتهاي تحقيقات آموزشي براي سيستمهاي اطلاعاتي و دانشجويان رشته فنّآوري»، مسائل مربوط به مهارتهاي تحقيقاتي فارغ التحصيلان رشتههاي آموزش و يادگيري را دربرمي گيرد. نويسندگان اين فصل، مهارتهاي تحقيقاتي اصلي لازم را معرفي، و سه الگوي عملي براي آموزش آنها ارائه مي کنند.
آخرين فصل اين بخش «الگوسازي اطلاعاتي : محلي براي آموزش خلاق حل مساله و مهارتهاي لازم جهت ارزشيابي» نام دارد. مهارتهاي ارتباطي و حل مساله، مهارتهايي بنيادي هستند و درواقع پيشنياز موفقيت حرفهاي در رشته فنّآوري اطلاعات به شمار مي آيند. آيا مي توان اين مهارتها را آموزش داد؟ کلاير، نويسنده اين فصل، از طريق الگوسازي اطلاعاتي، روشي براي آموزش اين مهارتها ارائه مي کند .
بخش دوم به آموزش تکنيکها و مواد درسي يا بهتر بگوييم، کاربرد نتايج برنامههاي تحقيقاتي در آموزش بهتر دورههاي دانشگاهي اختصاص دارد. در فصل چهارم تحت عنوان «به سوي پايه گذاري بهترين روشهاي آموزش و يادگيري فنّآوري اطلاعات» نويسندگان، گزارشي در زمينه پروژه در دست اجرا جهت بهبود روشهاي آموزش فنّآوري اطلاعات به دانشجويان دوره فوق ليسانس ارائه مي کنند. نويسندگان فصل چهارم سعي دارند با استفاده از دورنماي مرتبط در زمينه يادگيري، نوعي چارچوب کاري از عوامل لازم جهت تشويق دانشجويان به اخذ راهبردي اساسي در يادگيري فنّآوري اطلاعات ارائه دهند.
در اين فصل، منظور از يادگيري عميق توضيح داده مي شود، و مفاهيمي مانند طراحي، اجرا، ارزيابي، و پالايش زمينههاي يادگيري و نيز فعاليتهاي يادگيري مبتني بر چارچوب فوق مورد بررسي قرار مي گيرد. نتايج کار رضايت بخش است و در مقايسه با مطالعه قبلي که توسط ديگر محققان انجام شده است، تاثير مهم و مثبتي را نشان مي دهد.
نويسندگان فصل پنجم با عنوان «يادگيري سيستمهاي اطلاعاتي تحت حمايت کامپيوتر : هماهنگ کردن آموزش با فنّآوري» به نياز کاربرد روشهاي جديد آموزشي اشاره مي کنند. اين فصل از يک چارچوب سه بعدي براي توضيح بهترين روش آموزشي مبتني بر فرضيات مواد درسي داده شده در دوره دانشگاهي، بعد زماني ارتباط بين يادگيرنده و آموزش دهنده، و محل جغرافيايي يادگيرنده و آموزش دهنده استفاه مي کند.
فصل ششم «يادگيري براساس حل مساله (PBL) در تحليل و طراحي سيستمهاي اطلاعاتي» نام دارد. اين فصل به عنوان نتيجه گيري بخش دوم، به PBL (Problem-Based Learning) به عنوان روش ممکن جهت ايجاد هماهنگي بيشتر ميان آموزش سيستمهاي اطلاعاتي و تقاضا براي مشاغل حرفه اي نگاه مي کند. اين فصل با مقدمه کوتاهي در زمينه اصول شناخت و يادگيري، و سپس بحثي مفصل درمورد PBL و امكانات آن براي دستيابي به هماهنگي بيشتر ميان آنچه دانشجو مي خواهد با انتظارات کارفرما، اشاره مي کند.
بخش سوم به شناخت طرز تفکرهاي مختلف در زمينه فنّآوري و آموزش مي پردازد. برخلاف اين ادعا که شبکه اينترنت آموزش را متحول و دگرگون کرده است، نويسندگان اين بخش استدلال مي کنند که بسياري از تلاشهاي انجام شده در آموزش براساس شبکه، فقط تمرينات و فعاليتهاي «ضعيف» کنوني را تقويت مي کنند.
فصل هفتم «مقدمه اي بر ارائه مواد درسي دوره آموزشي ازطريق شبکه» نام دارد. گرايش به استفاده از شبکه در ارائه مواد درسي درحال افزايش است. عليرغم دلايل مثبت زيادي که براي استفاده از شبکه مطرح مي شود، استفاده از شبکه باعث پيدايش مشکلات جديدي براي کادر آموزشي دانشگاه، ازجمله زمان لازم و هزينههاي مربوط به آن مي شود. در اين فصل، جدولي متشکل از شش سطح استفاده از وب سايت ارائه مي شود و مشکلات عمده همراه با ساخت و توسعه وب سايت نشان داده مي شود.
فصل هشتم به بحث و بررسي در زمينه مشارکت موسسات دي و زيمرمان (Day & Zimmermann, Inc.) يک شرکت بزرگ خدمات مهندسي حرفه اي با دانشگاه تمپل مي پردازد. هدف اصلي اين دوره، آموزش مفاهيم تجاري و طراحي مجدد فرآيندهاي آن است.
بخش چهارم تحت عنوان «رشد و توسعه برنامه آموزشي فنّآوري اطلاعات» چگونگي ايجاد و توسعه نوعي برنامه درسي فنّآوري اطلاعات جهت تامين نيازها و تقاضاهاي درحال رشد و تغيير صنعت را بررسي مي کند. استراتژيهاي آموزش تجارت الکترونيکي و تاکتيکهاي اجراي آن در اين بخش ارائه و بررسي مي شود. طراحي، توسعه، و اجراي اين برنامه آموزشي فقط در هفت ماه انجام شد. در اين برنامه، در سال اول 350 دانشجو و در سال دوم حدود 650 دانشجو در رشتههاي تجارت الکترونيک، تحت آموزش قرار گرفتند.
منبع: طرح ترجمه متون، لوح فشرده 2، كتابخانه مركز اسناد و اطلاعرساني، سازمان پژوهش و برنامهريزي وزارت آموزش و پرورش. منبع:ايران آي سي تي