دو خط موازی

در این انجمن میتونید سروده های خودتون رو بنویسید و دوستان در مورد آنها اظهار نظر کنند
موضوع جدید ارسال پست
nafise
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 385
تاریخ عضویت: دوشنبه 19 خرداد 1382, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تشکر شده: 1 دفعه
تماس:

دو خط موازی

پست توسط nafise »

ما به هم نمی رسيم آخر بازی همينه
آخر عشق دوتا خط موازی همينه
دو خط موازي زائيده شدند . پسرکي در کلاس درس آنها را روي کاغذ کشيد.
آن وقت دو خط موازي چشمشان به هم افتاد .و در همان يک نگاه قلبشان تپيد .و مهر يکديگر را در سينه جاي دادند .
خط اولي گفت : ما ميتوانيم زندگي خوبي داشته باشيم .و خط دومي از هيجان لرزيد .خط اولي گفت و خانه اي داشته باشيم در يک صفحه دنج کاغذ .من روزها کار ميکنم. ميتوانم بروم خط کنار يک جاده دور افتاده و متروک شوم ، يا خط کنار يک نردبام .
خط دومي گفت : من هم ميتوانم خط کنار يک گلدان چهار گوش گل سرخ شوم ، يا خط کنار يک نيمکت خالي در يک پارک کوچک و خلوت .
خط اولي گفت : چه شغل شاعرانه اي و حتما زندگي خوشي خواهيم داشت .در همين لحظه معلم فرياد زد : دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند .و بچه ها تکرار کردند : دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند .
دو خط موازي لرزيدند . به هم ديگر نگاه کردند . و خط دومي پقي زد زير گريه . خط اولي گفت نه اين امکان ندارد حتما يک راهي پيدا ميشود . خط دومي گفت شنيدي که چه گفتند . هيچ راهي وجود ندارد ما هيچ وقت به هم نمي رسيم و دوباره زد زير گريه .خط اولي گفت : نبايد نااميد شد . ما از صفحه خارج ميشويم و دنيا را زير پا ميگذاريم . بالاخره کسي پيدا ميشود که مشکل ما را حل کند .خط دومي آرام گرفت و آن دو اندوهناک از صفحه کاغذ بيرون خزيدند از زير کلاس درس گذشتند و وارد حياط شدند و از آن لحظه به بعد سفرهاي دو خط موازي شروع شد .
آنها از دشتها گذشتند ...از صحراهاي سوزان ...از کوهاي بلند ...از دره هاي عميق ...از درياها ...از شهرهاي شلوغ ...سالها گذشت وآنها دانشمندان زيادي را ملاقات کردند .
رياضي دان به آنها گفت : اين محال است .هيچ فرمول رياضي شما را به هم نخواهد رساند . شما همه چيز را خراب ميکنيد .
فيزيکدان گفت : بگذاريد از همين الان نااميدتان کنم .اگر مي شد قوانين طبيعت را ناديده گرفت ، ديگر دانشي بنام فيزيک وجود نداشت .
پزشک گفت : از من کاري ساخته نيست ، دردتان بي درمان است .
شيمي دان گفت : شما دو عنصر غير قابل ترکيب هستيد . اگر قرار باشد با يکديگر ترکيب شويد ، همه مواد خواص خود را از دست خواهند داد .
ستاره شناس گفت : شما خودخواه ترين موجودات روي زمين هستيد رسيدن شما به هم مساويست با نابودي جهان . دنيا کن فيکون مي شود سيارات از مدار خارج ميشوند کرات با هم تصادف مي کنند نظام دنيا از هم مي پاشد . چون شما يک قانون بزرگ را نقض کرده ايد .
فيلسوف گفت : متاسفم ... جمع نقيضين محال است .و بالاخره به کودکي رسيدند کودک فقط سه جمله گفت :
شما به هم مي رسيد .نه در دنياي واقعيات .آن را در دنياي ديگري جستجو کنيد .
دو خط موازي او را هم ترک کردند و باز هم به سفرهايشان ادامه دادند .اما حالا يک چيز داشت در وجودشان شکل مي گرفت . « آنها کم کم ميل رسيدن به هم را از دست مي دادند »خط اولي گفت : اين بي معنيست .خط دومي گفت : چي بي معنيست ؟خط اولي گفت : اين که به هم برسيم .خط دومي گفت : من هم همينطور فکر ميکنم و آنها به راهشان ادامه دادند .
يک روز به يک دشت رسيدند . يک نقاش ميان سبزه ها ايستاده بود و بر بومش نقاشي ميکرد . خط اولي گفت : بيا وارد آن بوم نقاشي شويم و از اين آوارگي نجات پيدا کنيم .خط دومي گفت : شايد ما هيچوقت نبايد از آن صفحه کاغذ بيرون مي آمديم .خط اولي گفت : در آن بوم نقاشي حتما آرامش خواهيم يافت .و آن دو وارد دشت شدند و روي دست نقاش رفتند و بعد روي قلمش .
نقاش فکري کرد و قلمش را حرکت داد و آنها دو ريل قطار شدند که از دشتي مي گذشت و آنجا که خورشيد سرخ آرام
آرام پايين مي رفت سر دو خط موازي عاشقانه به هم مي رسيد.
.....!!!


در تاریخ زندگی خوانده ام : دوستی یک اتفاق،جدایی یک قانون، و تنهایی یک رسم است.
Ya_ser
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 3
تاریخ عضویت: جمعه 7 مرداد 1384, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تماس:

پست توسط Ya_ser »

سلام و خسته نباشید ..... فضای شاعرانه ای رو سعی کردید بسازید . اما به اون شکل شباهتی به شعر نداره . بیشتر به یک نثر زیبا می مونه تا یک نظم . بهتر در قسمت داستانهای کوتاه قرار بدینش
وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت
nafise
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 385
تاریخ عضویت: دوشنبه 19 خرداد 1382, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تشکر شده: 1 دفعه
تماس:

پست توسط nafise »

ممنونم از تذکر شما
این کار از عهده من خارج است و باید از مدیران سایت این تقاضا را داشته باشم.
اشتباه سهوی من را ببخشید -البته این نثر مال خودم هم نیست و برگرفته از کسی است-
موفق باشید
در تاریخ زندگی خوانده ام : دوستی یک اتفاق،جدایی یک قانون، و تنهایی یک رسم است.
aliiroooni
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 1
تاریخ عضویت: شنبه 31 اردیبهشت 1384, 12:00 am

پست توسط aliiroooni »

khanoome aziz inja bishtar site computerie ta site shabe sher!lotfan az neveshtane in mataleb khod dari konid.tnx
Ali
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 253
تاریخ عضویت: جمعه 13 خرداد 1384, 12:00 am

پست توسط Ali »

aliiroooni نوشته شده:khanoome aziz inja bishtar site computerie ta site shabe sher!lotfan az neveshtane in mataleb khod dari konid.tnx
با سلام به شما دوست گرامي . دوست عزيز اين سايت توسط يك تيم طراحي شده كه مسئوليت اين تيم رو آقا امير در بر عهده دارن . در ضمن درسته كه عمده فعاليت اين تيم در زمينه كامپيوتر هستش ولي شما با يك دور زدن در قسمت فروم سايت مي بينين كه اين سايت فقط جنبه كامپيوتري نداره .
از توجه شما به اين سايت كمال تشكر رو داريم.
پاينده و موفق باشين.
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “اشعار شما”