درمان افسرگي با ورزش كردن ....

مقالات مختلفی برای سلامتی و تندرستی

موضوع جدید ارسال پست
shaghayegh
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 460
تاریخ عضویت: شنبه 25 مرداد 1382, 12:00 am

درمان افسرگي با ورزش كردن ....

پست توسط shaghayegh »

درمان افسردگي با ورزش

جسم و روح، دو بعد سازنده يك انسان و هستي دهنده به او، از گذشته به عنوان مبحثي فراگير مورد بحث و بررسي فلاسفه و بزرگان علم و ادب و مربيان تعليم و تربيت بوده و هنوز هم پايه و اساس تئوريهاي انسانگرايانه قرن حاضر است. انسان امروزي، به علت گسترش و رشد چشمگير تكنولوژي و روابط ميان فردي، كمتر فرصت تأمل و انديشه ژرف در رفتار و كردار خود را يافته و بيشتر تحت تأثير، نفوذ و تسلط محركهاي بيروني و محيطي قرار گرفته و دچار از خود بيگانگي و مشكلات روحي و رواني گشته است كه به نوبه خود، چنين مشكلاتي مسبب دوري انسان از مسير رشد و تكامل بهنجار شده و او را به سمت و سوي نابهنجاري سوق مي دهد.
افسردگي به عنوان يكي از معضلات و ناراحتي هاي روحي و رواني، در حال حاضر طيف وسيعي از مراجعان به كلينيك ها و درمانگاههاي مشاوره و روانشناسي را تشكيل مي دهد. ماليخوليا از زمانهاي دور، با زندگي انسان در كشاكش بوده و آن را دچار ركود و بي نظمي ساخته است و نويسندگان و هنرمندان بسياري از جمله ويليام شكسپير، ونسان ونگوگ، تئودور داستايوفسكي و ديگران در مورد آن اثراتي به جا گذاشته اند.
افسردگي به عنوان يك بيماري رواني، تأثيرات عميقي در خلق و خو، ميزان فعاليت حركتي بدن، رفتار خودآزارانه (منجر به خودكشي)، اختلالات شناختي، فيزيولوژي و بي نظمي هاي مربوط به زمان خواب را به دنبال داشته و در زمينه هاي فردي و اجتماعي شخص را به انزوا كشانده و از اجتماع و فعاليتهاي آن بازداشته وسير قهقرايي را در روند رشد فرد باعث مي شود.
در حيطه درمان افسردگي همچون ديگر بيماريهاي رواني، تحقيقات و پژوهشهاي بي شماري صورت گرفته و تكنيك هاي دارودرماني، روان درماني، شوك درماني و درمانهاي شناختي و... از جمله تكنيكهاي خاص درماني در اين نوع بخصوص بيماري مدنظر قرار گرفته و هر روزه با گذشت زمان گامهاي مؤثري در جهت شناخت، بررسي و درمان آن برداشته مي شود.
ورزش به عنوان يكي از بديع ترين روشهاي درماني در افسردگي، بيش از پيش و با اتكا به تحقيقات و بررسي هاي محققان، توجه عموم را به خود جلب كرده و بيماران و مراجعين افسرده اي كه ذهنيتي منفي و مأيوس شونده از ديگر روشهاي درماني دارند، با تكيه بر اين شيوه درماني، افق روشني در بهبود خود از ناراحتي ها و تنشهاي روحي را تجربه كرده اند.
در پژوهشي با مقايسه سه عامل «دويدن»، «روان درماني با زمان محدود» و «روان درماني با زمان نامحدود» به درمان افسردگي پرداخته شد. در اين پژوهش، تعداد ۲۴ مرد و زن به طور تصادفي به يكي از سه گروه مورد نظر گمارده شدند. بيماران شركت كننده در گروه درمان ورزشي «دويدن» مطابق برنامه اي از قبل تعيين شده، طي ۱۰ هفته و هر هفته سه بار مي دويدند. از آنها خواسته شده بود كه فقط روي دويدن تمركز و از بحث درباره افسردگي شان خودداري كنند. بيماران تحت روان درماني به مدت ۱۲ هفته به طور سرپايي در يك درمانگاه درمان شدند. در پايان همه گروهها با استفاده از فهرست علائم (SCL-۹۰)(۱) مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج ارزيابي در هر سه گروه نشان دهنده كاهش نمره هاي افسردگي در مقايسه با قبل از درمان بود.
در مطالعه ديگري به وسيله گريست و همكارانش (۱۹۸۴)، ۶۰ آزمودني مبتلا به افسردگي خفيف به طور تصادفي به يكي از سه وضعيت درماني يعني ورزش، گروه درماني(۲) و آرامش آموزي گمارده شدند. پس از ۱۲ هفته درمان سطح افسردگي، اضطراب و حساسيت بين فردي آزمودني هاي سه گروه ارزيابي شد. تحليل نتايج نشان دهنده بهبود هر سه گروه در مقايسه با قبل از درمان بود، ولي هيچ تفاوت بين گروهي يافت نشد. در پيگيري سه ماهه آزمودني ها، مشخص شد كه درمان ورزشي و آرامش آموزي در مقايسه با گروه درماني، اثرات درماني پاياتري داشته اند. گريست نتيجه گرفت آزمودني هاي شركت كننده در درمان ورزشي و آرامش آموزي مهارتهاي جديدي را فرا گرفته اند كه مي توانند آنها را بعد از اتمام درمان نيز به كار گيرند و اين امر دليل ماندگاري اثرات درماني در آنها است.(نعمت الله زاده ماهاني، كاظم، پژوهشهاي روانشناختي).
دوين و همكارانش (۱۹۸۳) در مطالعه ديگري، اثر استفاده از دويدن و تمرين با وزنه (۳) را در درمان ۴۱ زن كه مطابق معيارهاي تشخيصي RDC (اسپيتز، انديكت و رابينز، ۱۹۷۸ ) مبتلا به افسردگي بزرگ بودند، بررسي كردند.آنها از نمره هاي پرسشنامه افسردگي بك (۴)(BDI) و نمره هاي مقياس افسردگي هاميلتون(۵) (HRSD) به عنوان شاخص تغييرهاي درماني استفاده كردند. زنان مبتلا به افسردگي به طور تصادفي به سه گروه- گروه «ورزش دو»، «گروه «تمرين با وزنه» و «گروه گواه (ايست انتظار)» تقسيم شدند. درمان به مدت ۸ هفته ادامه داشت و شامل ۴ بار تمرين ۳۰ دقيقه اي در هر هفته بود. نتايج ارزيابيهاي انجام شده پس از پايان درمان و در پيگيري يك ماهه پس از درمان نشان داد كه نمره هاي افسردگي گروه هاي ورزشي- دويدن و تمرين با وزنه- كاهش معني داري يافته است. پيامد درمان با دو گروهي كه با ورزش درمان مي شدند، تفاوتي نداشت. دوين و همكارانش نتيجه گرفتند كه هم ورزشهاي حركتي و سرعتي (مثل دويدن) و هم تمرينهاي قدرتي (مثل تمرين با وزنه) اثر ضد افسردگي دارند. آنان چيره دستي در انجام يك مهارت و يا افزايش احساس خودتوانمندي(۶) را به عنوان مكانيسم احتمالي تغييرات حاصل از ورزش معرفي كردند. (نعمت الله زاده ماهاني، كاظم، پژوهشهاي روانشناختي).
در پژوهشي ديگر، مك كنن و هولمز (۱۹۸۴)اثر ورزش و آرامش آموزي(۷) را بر افسردگي نمونه اي ۴۳ نفره از زنان دانشجو بررسي كردند. اين دانشجويان براساس نمره هايشان در پرسشنامه افسردگي بك- نمره هاي بالاتر از ۱۴ در ارزيابي اوليه- انتخاب شدند. قبل از شروع درمان همه آنها به پرسشنامه افسردگي بك پاسخ دادند و آمادگي جسماني آنها ارزيابي شد. سپس به سه گروه (ورزش دو، گروه آرامش آموزي و گروه گواه بدون درمان) تقسيم شدند. درمان ۱۰ هفته به طول انجاميد. اين پژوهش نشان داد كه نمره هاي افسردگي گروه درمان با ورزش دو در مقايسه با گروه آرامش آموزي و گروه گواه بدون درمان كاهش معني دار يافته است.
فرمونت و كريگهد(۱۹۸۴) اثر درماني دويدن، شناخت درماني و شناخت درماني توأم با درمان ورزشي را در افسردگي ۴۹ مرد مبتلا به افسردگي خفيف تا متوسط بررسي كردند. آنها در پژوهش خود از گروه گواه بدون درمان استفاده نكردند، چون اعتقاد داشتند پژوهشهاي مختلفي نشان داده است كه هم درمان با ورزش و هم شناخت درماني در مقايسه با گروه گواه بدون درمان، اثر ضد افسردگي دارند.(نعمت الله زاده ماهاني، كاظم، پژوهشهاي روانشناختي).
تحقيقات و بررسي هاي فرمونت و كريگهد ۱۹۸۴ نشان داد كه دويدن در درمان افسردگي خفيف و متوسط به اندازه شناخت درماني و شناخت درماني توأم با ورزش مؤثر است. از هفته پنجم درمان، كاهش معني داري در نمره هاي پرسشنامه افسردگي بك (BDI) پديد آمد. اين كاهش در پيگيري ۲ ماهه نيز باقي مانده بود. هر سه شيوه درماني براي افسردگي خفيف و متوسط به يك اندازه مؤثر بودند. همچنين اين پژوهش نشان داد كه بين نمره هاي پرسشنامه افسردگي بك و شاخص تغيير در آمادگي جسماني (بهبود ضربان قلب) همبستگي وجود ندارد.
با توجه به پژوهشهاي انجام شده، اين حقيقت كه انجام تمرينات ورزشي در درمان افسردگي نقش مهم و مؤثري دارند، تأييد مي شود، البته بايد در نظر گرفت كه افسردگي در هر سطحي را نمي توان به وسيله تمرينات ورزشي درمان و يا حداقل تأثيرات زيادي در جهت بهبود آن ايجاد كرد. در كل بايد گفت تنها افسردگي هاي خفيف و متوسط كه تغييرات نه چندان جدي در شخصيت و خلق فرد ايجاد مي كنند و نوع طرز تفكر شخص در جهت گزينش اين درمان به وسيله ورزش مؤثر بوده و موفقيت هاي بيشتر در زمينه چنين درماني، نيازمند به تحقيقات بعدي است.
توجيه فيزيولوژيك و جسماني اثرات ضد افسردگي ورزش
در اين راستا بايد گفت انجام مرتب و منظم تمرينات ورزشي با شدت و ريتم مناسب (جلسات بي شمار و پي در پي با تنظيم مدت زمان، ميزان و اندازه تمرينات، شدت تمرينات، تعداد دفعات و غيره) باعث بالا رفتن سطح آمادگي جسماني و در نتيجه توانا شدن قلب و عروق در شخص مي شود كه خود باعث كاهش پاسخ به استرسهاي قلبي- عروقي شده و پاسخ هاي هيجاني و رواني شخص را نسبت به استرس نيز كاهش مي دهد. به عبارتي همان طور كه مي دانيم تصوير بدني شامل اندازه قد، وزن، درشتي اندام، قدرت بدني و ... است و لذا با ايجاد و توانايي فيزيكي و بدني به وسيله تمرينات ورزشي اين خودپنداري مثبت كه «من قوي هستم و در مقابل سختيها و مشكلات مقاوم شده ام» قوت گرفته و از لحاظ رواني نيز فرد را در موقعيت خوبي براي مواجهه و مقابله با استرس قرار مي دهد كه خود، واكنشهاي فيزيولوژيك مثبتي را در پي خواهد داشت، به عبارتي همان تصاوير بدني فوق كه خودسازنده خودپنداره شخص هستند، در صورت مثبت بودن، فرد را در مقابل استرس و هيجانات كاذب و آسيب زا حمايت مي كنند و اين مسأله، يكي از مهمترين روشهاي پيشگيري در افراد و بيماران روحي و رواني است كه در مبحث بهداشت رواني به طور كامل به آن پرداخته شده است.
اثرات زيست-شيميايي ضد افسردگي ورزش
در توجيه ديگري كه در اين مبحث مطرح است، اثرات انتقال دهنده هاي عصبي در نظر گرفته مي شود. همان طور كه قبلاً گفته شد تأثيرات مثبت ورزش و تمرينات مرتب و منظم ورزشي با شيوه علمي (توجه به اصول علم بدنسازي، علم تغذيه، آموزشهاي لازم و ...) باعث افزايش توان قلب و برون ده قلبي، كاهش ناخالصي هاي موجود در خون (چربي هاي اضافي، كنترل ميزان قند خون و سموم و دفع آنها و ...) و همچنين باعث ايجاد نظم در سيستمهاي مختلف گردش خون، تنفس، گوارش، اعصاب و ديگر قسمتها شده و كاركردهاي آنان را تسهيل و ترميم مي كند. در ضمن ايجاد نظم در ترشح غدد درون ريز بدن كه اثرات انكارناپذيري بر خلق و خو و ايجاد تنش و ناراحتي هاي فيزيولوژيكي دارند، همه از مزاياي تمرينات منظم ورزشي است. در يكي از مباحث مهم در زمينه ايجاد بيماريهاي رواني، بحث پيرامون انتقال دهنده هاي عصبي و عدم كاركرد صحيح آن (كاهش يا افزايش دوپامينو سروتونين و...) در بروز بيماريهاي رواني انكارناپذير است و يكي ديگر از تأثيرات مثبت ورزش تنظيم در ميزان انتقال دهنده هاي عصبي در سلول عصبي و در نتيجه تعادل و توازن در كاركرد عصبي شخص و كاهش حالت نابهنجاري هاي رواني است.
توجيه شناختي اثرات ضد افسردگي ورزش
در زمينه توجيه شناسي مبحث، بيشتر توجهمان بر خواص رواني ناشي از اثرات ايجاد خودتواني در فرد است كه خود زمينه اي مثبت جهت ايجاد تغييرات اساسي در رفتار و طرز تفكر شخص بوجود مي آورد. به عبارتي بايد گفت ما همان گونه احساس مي كنيم كه فكر مي كنيم و يا به گونه اي فكر مي كنيم كه احساس داريم و اين نشان دهنده تأثيرات متقابل دو مقوله احساس و ادراك در حافظه شخص است. بنابراين افسردگي چون واكنشي احساس و عاطفي است هرگونه ايجاد طرز تفكر مثبت در ذهنيت فرد افسرده مي تواند منجر به احساس مثبت در او شده و به عكس هر نوع تفكر غلط و غيرمنطقي مي تواند زمينه اي براي يك احساس منفي و در نتيجه افسردگي باشد.
به عنوان مثال يكي از احساسات منفي و شايع يك افسرده، احساس پوچي و بي ارزشي است، احساس اين كه من حق زنده بودن را با توجه به اين كه بي ارزش و حقير هستم ندارم (اين احساس در مراحل شديدتر مي تواند منجر به خودكشي شود) و همچون انگلي وابسته به ديگران هستم و هيچ كار مثبتي از من سر نمي زند و اين احساسات از لحاظ منطقي و استدلال شخص به صورت منفي ارزيابي شده و به اين نگرش كه «من انسان بدي هستم» يا «من لايق زندگي نيستم» منجر مي شود كه جملگي باعث شدت و افزايش افسردگي و تبديل آن از احساس افسردگي به خلق افسردگي مي شود.
حال در ورزش با ايجاد خودتواني و بازگرداندن اعتماد به نفس در اين مورد كه «مي توان تغيير كرد» و «مي توان مثبت بود و مثبت زندگي كرد»، زمينه ايجاد احساسات مثبت در جهت زدودن روحيات افسردگي مهيا مي گردد. به وسيله ورزش شخص احساس مي كند مي تواند كنترل زندگي اش را حتي در سخت ترين شرايط در دست داشته باشد، احساس مي كند اراده اش آن قدر مصمم است تا نگذارد ناملايمات زندگي وي را دستخوش پريشاني سازد.
به طور كلي عواملي كه به وسيله درمانگران در زمينه كاهش افسردگي بيماران مؤثرند عبارتند از:
۱- مراجعين (افسردگان) را در جهتي هدايت كنند كه اينان احساس كنند قادر به كنترل رفتار خود هستند.
۲. بر آموزش مهارتهايي تمركز كنند كه براي بيماران حائز اهميت هستند.
۳. بر استفاده مستقل از مهارتها و تعيين اهداف شخصي تأكيد كنند.
۴. بهبود بيماران را به تسلط خود آنان در مهارتهايي كه آموخته اند، مرتبط سازند.
توجيه رفتاري خواص ضد افسردگي ورزش
در زمينه رفتاري، مشوقها و تقويت كننده هاي مثبت و منفي و اثرات آن در افسردگي مدنظر قرار مي گيرد. تقويت كردن رفتار مثبت در يك موجود مي تواند موجب تكرار و ثابت شدن آن شيوه رفتاري در آن موجود شود و عدم تقويت يك رفتار منفي و ناپسند مي تواند باعث فراموشي و ناپديد شدن آن رفتار شود.
سخن آخر
در بررسي هاي انجام شده در مقاله حاضر اثرات ضد افسردگي ورزش در سه حالت دويدن، كار با وزنه و آرامش آموزي بررسي شده است. مسلماً درمان افسردگي با ورزش همچون درمانهاي ديگر، نيازمند انجام تحقيقات بي شمار بعدي است و براي اجرا و انجام چنين درماني نيازمند به متخصصين روانشناسي و ورزش مي باشد تا جنبه هاي مختلف هر دو رشته را شناخته و به صورت صحيح و علمي از تلفيق آن دو به نحو شايسته و ثمربخش بهره مند شوند.

پانوشت ها:
۱ - Symptom checklist (scl-90)
۲ - group therapy
۳ - weight liftiny ( weight taininy)
۴ - beck depression invertory
۵ - Hamilton rating scale for depression
۶ - sense of self efficacy
۷ - relaxatation trainimg
منابع:
۱- پژوهشهاي روانشناختي، دوره ۱ ، شماره ۳ و ۴، بهار و تابستان ۱۳۷۱.
۲- روانشناسي ورزش، ديويد. ب. فراست ترجمه: عيدي عليجاني، مهوش نوربخش.
۳- فيزيولوژي آمادگي جسماني، تأليف: دكتر براين شاركي، ترجمه: بهروز ژاله دوست ثاني، محمدرضا دهخدا، وزارت آموزش و پرورش - اداره كل تربيت بدني


به ياد آرزوهايي كه مي ميرند سكوتي مي كنم سنگين تر از فرياد
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “انجمن سلامتی”