غمي غمناك

محلی برای مشاعره بین اعضا
موضوع جدید ارسال پست
nafise
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 385
تاریخ عضویت: دوشنبه 19 خرداد 1382, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تشکر شده: 1 دفعه
تماس:

غمي غمناك

پست توسط nafise »

غمي غمناك

شب سردي است، و من افسرده.

راه دوري است، و پايي خسته.

تيرگي هست و چراغي مرده.



مي كنم، تنها، از جاده عبور:

دور ماندند زمن آدم ها.

سايه اي از سر ديوار گذشت،

غمي افزود مرا بر غم ها.



فكر تاريكي و اين ويراني

بي خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز كند پنهاني.



نيست رنگي كه بگويد با من

اندكي صبر، سحر نزديك است.

هر دم اين بانگ برآرم از دل:

واي، اين شب چقدر تاريك است!



خنده اي كو كه به دل انگيزم؟

قطره اي كو كه به دريا ريزم؟

صخره اي كو كه بدان آويزم؟



مثل اين است كه شب نمناك است.

ديگران را هم غم هست به دل،

غم من، ليك، غمي غمناك است.


در تاریخ زندگی خوانده ام : دوستی یک اتفاق،جدایی یک قانون، و تنهایی یک رسم است.
MASEOD
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 7
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 23 تیر 1384, 12:00 am

پست توسط MASEOD »

همه می پرسند : چیست در زمزمه مبهم اب ؟
چیست در همهمه دلکش برگ ؟
چیست در بازی ان ابر سفید ؟روی این ابی ارام بلند که ترا میبرد اینگونه به اوج خیال؟
چسیت در کوشش بی حاصل موج؟ چیست در خنده جان؟...
من به این جمله نمی اندیشم . به تو می اندیشم ای سرا پا همه خوبی .من تک و تنها به تو می اندیشم.
تو بدان این را تنها تو بدان. تو بمان با من تنها تو بمان.
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب.به جای همه گلها تو بخند...
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش
برگرفته از کتاب پرواز با خورشید اثر فریدون مشیری 8)
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

ای گل تو ز جمعیت گلزار چه دیدی. جز سر زنش و بد سری خار چه دیدی. ای لعل دل افروز تو با اینهمه پر تو. جز مشتری سفله به با زار چه دیدی. رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبت. غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی. ما نیز در دیار حقیقت توانگریم کالای ما چو وقت رسد کارهای ماست.
1212
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

ترا خوش باد با خو بان نشستن. که ما را باید اینک رخت بستن.
1212
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

نزدیک رفت پیر زنی کوژ پشت و گفت.این اشک دیده من و خون دل شماست.
1212
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

تا کی حرکات کودکانه . در باغ و چمن چمیدن آموز.
1212
geloria
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 6
تاریخ عضویت: شنبه 13 اسفند 1384, 12:00 am
محل اقامت: شيراز
تماس:

پست توسط geloria »

هيچ كس تنهايي ام را حس نكرد
لحظه ويراني ام را حس نكرد
در تمام لحظه هايم هيچ كس
گريه پنهاني ام راحس نكرد
آن كه سامان غزلهايم از اوست
بي سروساماني ام را حس نكرد
خواستم جان گيرد اين دنيا من
هيچ دنيا فاني ام را حس نكرد
مي دونم كه خيلي تنهام ولي هميشه سعي كردم لمس كنم بدي را خوبي را ، زشتي و زيبايي را و هميشه به ياد داشته باشم كه شادمان كنم ديگران را
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

درین زما نه ،فزودن برای کاستن است:
فلک بکا هدمان هر چه ما بیفزا ییم.
خوش است با ده رنگین جام عمر، و لیک:
مجال نیست که پیما نه ای بپیما ییم.
1212
edy
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 28
تاریخ عضویت: جمعه 12 بهمن 1386, 12:00 am
محل اقامت: iran

پست توسط edy »

خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است. :cry: كارم از گريه گذشته به اين مي خندم :D
*S *h
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

غم حبیب نهان به ز گفت و گوی رقیب : که نیست سینه ارباب کینه محرم راز .
غم دل چند توان خورد که ایام نماند : گونه دل با ش و نه ا یام چه خواهد بودن.
1212
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “مشاعره”