عشق واقعي
-
- مدیر سایت
- پست: 1534
- تاریخ عضویت: دوشنبه 20 تیر 1384, 12:00 am
- محل اقامت: مشهد
- تشکر کرده: 1 دفعه
- تشکر شده: 2 دفعه
- تماس:
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد ميشي بر ميگرده نگات ميكنه، بدون براش مهمي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي افتي برميگرده با عجله مياد به سمتت، بدون براش عزيزي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي برميگرده نگات ميكنه، بدون براش قشنگي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه ميكني باهات اشك ميريزه، بدون دوستت داره اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يكي ديگه حرف ميزني تركت ميكنه، بدون عاشقته
اگه دوست داشتن تو، گناه محسوب ميشه .پس هر روز از خواب با گناه بيدار خواهم شد!
اگه عشق به تو قلب رو آزار ميده، پس هر روز صبح قلبم را خواهم آزرد.
اگه روزي بدانم تو مرا دوست نخواهي داشت.....
آنگاه آشيانه عشق ومحبت ويران خواهد شد!
و من، در آن ويراني باز تورا دوست خواهم داشت.
وآنگاه که سلامي بي پاسخ ماند، دلي بشکست وقلبي آرام گرفت
ناگهان، درآن لحظه ويران شده ،ابرها شروع به باريدن کرد !
اشک ها قطره قطره سرازير به سوي قلب حرکت کردند !
که شايد قلب را ....
اگه عشق به تو قلب رو آزار ميده، پس هر روز صبح قلبم را خواهم آزرد.
اگه روزي بدانم تو مرا دوست نخواهي داشت.....
آنگاه آشيانه عشق ومحبت ويران خواهد شد!
و من، در آن ويراني باز تورا دوست خواهم داشت.
وآنگاه که سلامي بي پاسخ ماند، دلي بشکست وقلبي آرام گرفت
ناگهان، درآن لحظه ويران شده ،ابرها شروع به باريدن کرد !
اشک ها قطره قطره سرازير به سوي قلب حرکت کردند !
که شايد قلب را ....
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست ... هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود ... صحنه پیوسته بجاست ... خرم آن نغمه که هرگز نرود از یاد
-
- فروم باز
- پست: 1977
- تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
- محل اقامت: تالار گفتمان
- تشکر کرده: 3 دفعه
- تشکر شده: 13 دفعه
- تماس:
اگه از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشقه تو گفت
میشه با ستاره های چشم تو
مغرب نو
مشرق نو
بر پا کرد
میشه از برق نگات خورشید و خاکستر کرد
میشه از گندمی های سر زلفت
یه عالم شعر نوشت
آره از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
آره از عشق تو مردن داره
آره از عشق تو مردن داره
میشه از عشق تو مُرد و
دیگه از دسته همه راحت شد
میشه از عشق تو مرد و
دیگه از دسته تو هم راحت شد
آره از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
آره از عشق تو مردن داره
اگر از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت
میشه از عشقه تو گفت
میشه با ستاره های چشم تو
مغرب نو
مشرق نو
بر پا کرد
میشه از برق نگات خورشید و خاکستر کرد
میشه از گندمی های سر زلفت
یه عالم شعر نوشت
آره از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
آره از عشق تو مردن داره
آره از عشق تو مردن داره
میشه از عشق تو مُرد و
دیگه از دسته همه راحت شد
میشه از عشق تو مرد و
دیگه از دسته تو هم راحت شد
آره از عشق تو دیوونگی هم عالمیه
آره از عشق تو مردن داره
اگر از عشق میشه قصه نوشت
میشه از عشق تو گفت