عشق واقعي

[ali-msh]

به نام عشق زيباترين خطاي انسان

بچه ها شرمنده من کوچکتر از اينها هستم که بخوام در مورد عشق چيزي بگم
هميشه اين فروم رو که ميديدم ميگفتم چرا اين همه تاپيک در مورد عشق داريم چرا ملت الکي انقدر در موردش بحث ميکنند خوب که چي ! اين همه شعر ! به چه درد ميخوره آخه !!
اگه يکم عميق تر در مورد موضوع اين بحث ها فکر کنيم ميبينيم که همه ي متم دنيا براي عشقه که هستند يعني وجود ما و تمام اين عالم بخاطر عشق هست
چقدر ما شاعر داريم چقدر ما عارف داريم مولانا اومد چند هزار بيت شعر گفت اين همه مرد بزرگ براي چي سوختن ؟ حافظ براي چي کتاب نوشت ؟ اونها بودند که عشق رو فهميدند و عاشق شدند
اصلا اين عقلي که ما داريم باهاش در مورد عشق صحبت ميکنيم قدرت نداره ، اين اشتباهه که آدم فکر کنه مردان بزرگ عاقل بودند بايد گفت مردان بزرگ عاشق بودند شما ايران قبل تر رو در نظر بگيريد که ما چقدر عجوبه داشتيم بخاظر اينه که در اون زمان مردان عاشق زياد بودند عقل قدرت داره ولي در مقابل قدرت عشق پشيزي بيش نيست اين سخن يادم نيست از کيه که ميگه :
"عقل گويد که 6 جهت حد است و بيرون راه نيست ، عشق گويد راه است و رفته ام من بارها "
يا اينکه "دل چو از پير خرد نقل معاني ميکرد ، عشق ميگفت به شرح آنچه بر آن مشکل بود" يعني اينکه عقل يه چيزي ميدونه ولي نه کامل . چرا اينطوري شد چرا اونجا اونطوري شد. چرا هاي زيادي هست که عقل جوابي براش نداره . بگذريم از بحث تاپيک خارج شديم
ميخواستيم در مورد عشق واقعي بگيم ولي حيف . حرفم رو با اين شعر از حافظ تموم ميکنم
عجب علمیست علم هیات عشق - که چرخ هشتمش هفتم زمین است

[PcBoyIr]

کاغذتم احساساتت رو روم بنويس .عصبانيتهات رو روم خط خطي کن . اشکاتو باهام پاک کن.حتي اگه سردت شد بسوزونم تا گرم بشي .فقط دورم ننداز

[ali-msh]

ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما
نک بر دم امسال ما خوش عاشق آمد پار ما
ما کاهلانیم و تویی صد حج و صد پیکار ما
ما خستگانیم و تویی صد مرهم بیمار ما
من دوش گفتم عشق را ای خسرو عیار ما
واپس جوابم داد او نی از توست این کار ما
من گفتمش خود ما کهیم و این صدا گفتار ما
ای یوسف دیدار ما ای رونق بازار ما
ما مفلسانیم و تویی صد گنج و صد دینار ما
ما خفتگانیم و تویی صد دولت بیدار ما
ما بس خرابیم و تویی هم از کرم معمار ما
سر درمکش منکر مشو تو برده​ای دستار ما
چون هرچ گویی وادهد همچون صدا کهسار ما
زیرا که که را اختیاری نبود ای مختار ما

[PcBoyIr]

عشق يعني لحظه هاي التهاب عشق يعني لحظه هاي ناب ناب عشق يعني قطره و دريا شدن عشق يعني ديده بر در دوختن عشق يعني در فراغش سوختن

[hsan]

تو گفتی راه عشق از فتنه پاک است: چو دیدم ، پرتگاهی خوفناک است.

[PcBoyIr]

قلم را بر صفحه دفتر مي فشارم تا خاطراتي را كه در دل وسينه دارم چه تلخ وچه شيرين بر سطورش بنگار

[PcBoyIr]

عشق يعني سوختن در پاي يار...... سر به بالينش نهادن بي قرار / عشق يعني بي تكلف بودن و آسودگي ......سر نجنبانيدن و بي پردگي / عشق يعني پيدايش يك حادثه ......كاش اين حادثه تو باشي بي فاصله

[PcBoyIr]

دختره از پسره پرسيد:من خوشگلم؟گفت:نه.گفت:دوسم داري؟گفت:نوچ!گفت:اگه بميرم واسم گريه مي کني؟گفت:اصلا".دختره چشماش پر اشک شد.هيپي نگفت...پسره بفلش کردو گفت: تو خوشگل نيستي زيبا ترين هستي. تو رو دوست ندارم چون عاشقتم.اگه تو بميري برات گريه نميکنم...چون من هم ميميرم

[PcBoyIr]

اگه یه روز صبح از خواب پاشودی دیدی تو یه اتاق تاریک وقرمز هستی وتند تند داری تکون میخوری یه وقت نترسی ها ..... تو توی قلب منی .

[PcBoyIr]

تويي عشق و تويي باغ و تويي ناز منم درد و منم باغم هم آواز منم تنها خزان بي شکوفه تويي تنها بهار ناز در ناز

[hsan]

ز عشق و وصل و هجر و عهد و پیوند : تو حرفی خوا ندی و من دفتر ی چند .

[PcBoyIr]

دلم قربوني ناز نگاهت / تموم عمرم رو دادم به راحت /کمي با اين دل من مهربون باش / که هستم عاشق چشم سياهت