سلام دوسـتـان.
مـن چـنـد روز پيـش در يـك كافـي شـاپ
مشغول خوردن يك قهوه داغ بودن كـه مـتــوجـه شـدم دو
پسر جوان سر موضوعي در حال بگو مگو هستند. خوب،
در واقع آنها بگو مگو نميكردند، بلكه يكي از آن دو سعـي
داشت ديگري را متقاعد كند كه آن شب همراه او به يــك
ميهماني بيايد.
محتواي گفتگو
صحبتهاي رد و بدل شده بين آنها چيزي شبيه ايـن بـود: ( توجه داشته باشيد كه آن دو پسر افرادي نابغه و بسيار تيزهوش نبودند.)
امير: جون من علي، خواهش مي كنم، ازت درخواست ميكنم، بيا امشب با من بريم، تو آخرين اميد مني.
علي: بهت كه گفتم خستم، ميخوام برم خونه بگيرم بخوابم.
امير: بيا ديگه، خوش ميگذره مثل روزاي قبل. من خيلي دوست دارم برم.
علي: من خيلي بيحالم. يك روز ديگه ميريم.
امير: دوست خوبي باش ديگه، اين لطف بمن بكن. من امشب ميخوام با همسر آيندم آشنا بشم اما دوست ندارم تنها باشم.
علي: بيخيال شو من ميرم خونه بخوابم.
امير: ببين 2 ثانيه گوش كـن. اون يه دوسـت خوشـگل بـنـام مـريم داره. من تورو به اون معرفي ميكنم. مطمئن باش از اون خوشت مياد.
علي: باشه پس من ميرم خونه حاضر شم. كي مياي دنبالم؟
هنر متقاعد كردن
از شما خانم ها و آقايون باهوش آيا كسي مي داند كه امير با وجود خستگي زياد و يك دندگي علي چگونه توانست او را متقاعد كند كه همراهش به ميهماني بيايد؟
دوستان من، پاسخ اين است: بوسيله هنـر ظريف ( البته در اين مورد نه چندان ظريف) متقاعد سازي. قبل از توضيح بيشتر مايلم بـدانيد كه چرا امير در ابتدا نتوانست علي را متقاعد كند.
به عبارتي ساده، امير چيز ارزشمند و جالبي كه بـتـوانـد بـاعـث آمدن علي شود، به او پيشنهاد نكرد. امير مي خواست عـلي فـقط به عنوان يك همراه با او به ميهماني بيايد. او سعي كرد به علي بگويد كه خـوش خـواهد گذشت. علي خسته بود - به او در تخت خواب بيشتر خوش ميگذشت.
سپس او از علي خواست كه به او لطف كند. دوبـاره علـي بدليـل خـسـتگي زيـاد، قبول نكرد. لطف كردن به امير براي علي چه سـودي خـواهد داشـت؟ تـخت خـواب و بالـش او جالب تر از ميهماني رفتن در آن شب بود.
پس در نهايت امير چگونه علي را متقاعد كرد؟
چه نفعي براي من دارد؟
امير مطمئن ترين راه را براي متقاعد كردن علي براي انجام خواسته اش برگزيد. او علي را نه ازطريق يادآوري عواطف، رفاقت، احساس مسئوليت و ماجراجوييش، بلكه بوسيله روي آوردن به منافع و مصالح شخصيش توانست او را متقاعد نمايد.
مردم دوسـت نـدارند بـپذيـرند كه در اغلب موارد، افراد خود خواهي هستند. در واقع اكثر انسانها راهي طولاني را طي مـي كنـنـد تا بـتوانند "بازيگر نقش يك شخص پرهيزگار" شوند و به اين وسيله به ديگران نشان دهند كه افرادي فارق از نفس بوده و آماده اند به سهم خود اعمال پسنديده بزرگتري را انجام دهند.
نكته ظريف درهمين "نقش" است كه اغلب مردم تصورميكنند اين طبيعت فارق ازنفس، شخصيت واقعي فرد ميباشد. سپس متقاعد كننده سعي مينمايد "بازيگر" را بر اساس خصيصه هاي كاذب شخصيتي كه او فقط "تظاهر" به داشتن آنها ميـكنـد، قانـع كـنـد در حالي كه در واقعيت فردي كاملا" متفاوت ميباشد. بنابراين متقاعدكننده روي به مواردي مي آورد كه اهميت چنداني براي "بازيگر" ندارد و در نتيجه شكست خواهد خورد.
هرگاه فردي عملي را پيشنهاد دهـد كه بـراي نـفر دوم داراي منفعت شخصي باشد، آن فرد دوم گير مي افتد. به محض اينكه امير به علي گفت كه او را با دوسـت هـمسر آينده خود آشنا مي كند، او را در اختيار خود گرفت. او به هدف زد. پيشنهاد امير دقيقا" چيزي بود كه علي به دنبالش بود، ولي از ابرازش خودداري ميكرد بنابراين بمحض اينكه امير او را در آن مسير قرار داد، تقاضايش را پذيرفت.
پس ديديد دوستان، وقتي امير ميخواست كه علـي را از طـريق بيان خواسته هاي خود متقاعد كند، موفق نشد ولي بمحض اينكه تاكتيك خود را تغيير داده و اين كار را بوسيله بيان خواسته هاي علي بانجام رساند، بسرعت نتيجه گرفت و پيروز شد.
در تجارت نيز همانند زندگي
نكته موجود در اينجا اين است كه در كار و تـجـارت نـيـز هـمـانـنـد زنـدگي شخصي، هنر واقعي متقاعدسازي در اين نهفته است كه نيازها و خواسـتـه هـاي حـقيـقي ديگران را شناخته و همين خواسته ها را به آنها پيشنهاد دهيد. به محض اينكه آنها به خواسته هايشان رسيدند، همگام و همسو با شما حركت خواهند كرد.
منبع: مردمان
http://www.mardoman.com
- خانه صفحه اول تالار عمومي كامپيوتري راههای موفقیت
- جستجو
-
- امروز: پنجشنبه 30 فروردین 1403, 11:30 am
- تمام زمان ها براساس UTC+04:30
هنر متقاعد كردن
راههای رسیدن به موفقیت
پرش به
- خدمات هاستینگ
- ↲ سرویس هاستینگ مشهدتیم
- تازه هاي سايت
- ↲ تازه هاي نرم افزار براي دريافت
- ↲ تازه هاي مقالات
- ↲ انجمن تازه ها
- کتابخانه الکترونیکی
- ↲ کتابهای کامپیوتر - فلش
- ↲ ویژوال بیسیک
- ↲ معرفی کتاب
- ↲ کتب -C#
- ↲ متفرقه
- ↲ انجمن کتاب
- ادبیات
- ↲ اشعار شما
- ↲ داستان کوتاه
- ↲ سخنان بزرگان
- ↲ شعر
- ↲ مشاعره
- ↲ نثر
- ↲ شاهنامه
- ↲ زندگينامه شاعران و نويسندگان
- ↲ شعر معاصر
- ↲ انجمن ادبیات
- برنامه نویسی
- ↲ Assembly
- ↲ ++C / C
- ↲ #C
- ↲ Delphi
- ↲ Visual Basic
- ↲ ++Visual C
- ↲ عمومي
- ↲ انجمن برنامه نویسی
- عمومي كامپيوتري
- ↲ مشكلات عمومي وبلاگها
- ↲ سخت افزار
- ↲ انجمن مدیران مشهدتیم
- ↲ معرفي وبلاگها
- ↲ نرم افزار
- ↲ نظرات و پيشنهادات
- ↲ انجمن وبلاگ ها
- ↲ وب و اينترنت
- ↲ انجمن سلامتی
- ↲ تکنولوژی ها
- ↲ اطلاعیه های سایت
- ↲ انجمن مدیران
- ↲ مقالات كامپيوتري
- ↲ راههای موفقیت
- ↲ انجمن کامپیوتر
- طراحی وب
- ↲ آموزش HTML
- ↲ سوالات شما
- ↲ طراحی صفحات وب
- گرافيك
- ↲ فتوشاپ
- ↲ كارل دراو
- ↲ فري هند
- ↲ اخبار بازي هاي رايانه اي
- ↲ مقالات گرافیکی
- ↲ انجمن گرافیک
- Game
- ↲ PC
- ↲ بحث وگفتگو راجع به console های بازی
- ↲ انجمن بازی
- چند رسانه اي
- ↲ فلش
- ↲ متفرقه ( چند رسانه اي )
- ↲ انجمن چند رسانه ای
- سیستم عامل ها
- ↲ ويندوز
- ↲ يونيكس
- ↲ سوالات عمومی سیستم عامل
- ↲ انجمن سیستم عامل ها
- Web Scripting
- ↲ Web Scripting
- ↲ PHP Script
- ↲ آموزش PHP
- ↲ انجمن وب اسکریپت
- Mobile
- ↲ قالبهای گوشی موبایل
- ↲ نرم افزارهای موبایل
- ↲ بازیهای موبایل
- ↲ موبایل
- ↲ موزیک و سرگرمیهای موبایل
- ↲ انجمن مبایل
- IT Manager
- ↲ E-Commerce
- ↲ CIW
- ↲ انجمن IT
- Microsoft Office
- ↲ Access
- ↲ Excel
- ↲ Power Point
- ↲ Word
- ↲ Outlook
- ↲ FrontPage
- ↲ انجمن آفیس
- ایران شناسی
- ↲ جغرافیا
- ↲ تاریخ
- انجمن عکس
- ↲ عکس های روز
- ↲ کاغذ دیواری
- انجمن عمومی
- ↲ عمومی
- ↲ طنز و لبخند