نيما يوشيج

زندگينامه شاعران و نويسندگان بزرگ ايران و جهان
موضوع جدید ارسال پست
shaghayegh
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 460
تاریخ عضویت: شنبه 25 مرداد 1382, 12:00 am

نيما يوشيج

پست توسط shaghayegh »

نيما يوشيج


علي اسفندياري « نيما يوشيج» روز ۲۱ آبان ۱۲۷۴ شمسي در دهكده دورافتاده «يوش» مازندان به دنيا آمد.
نيما دوران طفوليت را در دامان طبيعت و در ميان شبانان و «ايلخي بانان» گذراند كه به هواي چراگاه، به نقاط دور، ييلاق و قشلاق مي كنند و شب بالاي كوه ها به دور هم جمع مي شوند و آتش مي افروزند.
او بعدها از سراسر دوران كودكي، به گفته خودش، «جز زد و خوردهاي وحشيانه و چيز هاي مربوط به زندگي كوچ نشيني و تفريحات ساده در آرامش يكنواخت و كور و بيخبر از همه جا، چيزي به خاطر نداشت».
نيما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود نزد شيخ ده آموخت. دوازده سال داشت كه با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوره دبيرستان براي فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه «سن لويي» رفت. در مدرسه خوب كار نمي كرد و تنها نمرات نقاشي و ورزش به دادش مي رسيد. سال هاي اول زندگي مدرسه اش به زد و خورد با بچه ها گذشت.
اما بعد ها مراقبت و تشويق يك معلم خوشرفتار « نظام وفا» شاعر بنام، او را به حوزه شعر كشيد. در ابتدا به سبك معمول قديم و مخصوصاً به سبك خراساني شعر مي ساخت. اما آشنايي به زبان فرانسه و ادبيات آن زبان راه تازه اي در پيش چشم او گذاشت. ثمره كاوشهاي وي در اين راه بعد از جدايي از مدرسه و گذراندن دوران دلدادگي، بدانجا انجاميد كه ممكن است در منظومه افسانه او ديده شود.
نيما تابستانها به زادگاه خود مي رفت و اين كاري بود كه بعد ها هم ترك نكرد و تا آخر عمر ادامه داد. نخستين اثر منظوم نيما «قصه رنگ پريده» است. خود او مي گويد: «من پيش از آن شعري در دست ندارم». اين قصه را نيما در سال ۱۲۹۹ هجري شمسي سروده و يك سال بعد انتشار داده و بعد قسمتهايي از آن به نام «دلهاي خونين» در منتخبات آثار، تأليف محمد ضياء هشترودي، نقل شده است.
نيما با سرودن قطعه هاي « اي شب» و « افسانه » نخستين اشعار دوره جواني خود را، كه ملاك ارزيابي شخصيت هنري وي هستند، به وجود مي آورد. قطعه « اي شب» كه از يك سال پيش «دست به دست خوانده و رانده شده بود» در پاييز سال ۱۳۰۱ شمسي در روزنامه هفتگي « نوبهار» انتشار يافت.
ادبا «گفتند انحطاطي در ادبيات آبرومند قديم رخ داده است. مدتها در تجدد ادبي بحث كردند. شاعر گارد مي بست، جرات نداشتند صريحا به او حمله كنند.كنايه مي زدند، ولي صداها به قدري ضعيف بود كه به گوش شاعر نرسيد و بدون جواب ماند. در ظرف اين مدت آن قطعه با بعضي شعرهاي ديگر، كه در اطراف خوانده شده بود، در ذوق و سليقه چند نفر نفوذ پيدا كرد. آن اشخاص پسنديدند، استقبال كردند و تير به نشانه رسيده بود. نشانه شاعر قلبهاي گرم و جوان بود. نگاه او به چشمهايي بود كه برق مي زدند و تند نگاه مي كنند. شعرهاي او براي آنان ساخته شده بود.»
در سالهاي ۱۳۰۵ دفترچه اي از اشعار نيما كه منظومه «خانواده سرباز» و سه قطعه كوتاه در آن بود، منتشر شد.
نيما به خود و نتيجه كار خود اطمينان داشت. اول پيش خودش فكر كرده بود كه هركس كار تازه اي مي كند سرنوشت تازه اي هم دارد.او به كاري كه ملت به آن محتاج بود، اقدام كرده بود. حقيقت اين است كه نيما هنوز در اين راه از ديگر كساني كه پيش از او معايب شعر سازي به طرز قدما را دريافته و در پي راه هاي نويني بودند، متجددتر نبود.
اما آگاهي بيشتر او به لطايف زبان فارسي و آشنايي مستقيم وي با ادبيات فرانسه و عاري بودن بيان او از بعضي لغات و عبارات و جمله بنديهاي نامأنوس و به خصوص طبع شاعرانه او، به وي اجازه داد كه دعاوي همكاران خود را با دادن نمونه هايي بهتر و جالبتر و عملاً اثبات كند.
نيما طرح نظريات هنري را حرف مي دانست و بيش از حرف به عمل پرداخته بود. كارنيما، برخلاف كار رفقاي ديگرش، عجولانه و نسنجيده نبود. او نمي خواست محافظان را در همان قدم اول يكسره و يكباره از خود روگردان كند. چنان است كه گويي استنباط كرده بود هموطنان وي به شكل و قالب شعر و الفاظي كه در آن به كار مي رود، بيشتر دلبستگي دارند تا به مضمون آنها. كار شاعر جوان در نخستين قدم هنوز « شكستن و فروريختن» نبود. او از اصول جاريه شعر فارسي منحرف نشد و شعرهاي اوليه خود را در همان قالبهاي معمول و معهود ريخت.
وزن و قافيه را بجاي خود گذاشت و قافيه ها را براي آنكه پشت سر هم تكرار نشود، يك مصرع فاصله داد و ديگر پيرامون قافيه اي كه آورده بود نگشت تا از تأثير يكنواخت و نامطلوب قافيه هاي مسلسل و مكرر بكاهد و بدين ترتيب غزل با تغزل نويني با مفردات خوب و تركيب درست پديد آورد كه دردها و غمهاي شاعر يا به عبارت بهتر دردهاي جامعه را ترنم مي كرد.
نيما بعد از سالها تلاش در عرصه شعر و ادبيات در زمستان ۱۳۳۸ دلش هواي يوش كرد و خواست به آغوش طبيعت زادگاهي باز گردد. در آنجا بيمار شد.
او را به شهر آوردند و در يك شب سرد قلبش از كار باز ايستاد و روز بعد « خاكها را بر جسد كوچكي مي ريختند كه دنياي بزرگي را با خود مي برد.» بدين قرار، شاعر و سخندان بزرگ عصر ما، كه به قول گلچين «كوهي از گذرگاه گوينده برداشته و دانه نو در اين سرزمين كاشته بود» شصت و چهار سال عمر كرد تا شب ۱۶ دي ماه ۱۳۳۸ در بازگشت از مازندران به سرماخوردگي و ذات الريه مبتلا شد و روز دوشنبه هجدهم آن ماه تن به خاك تيره سرد سپرد. « افسانه » زندگي پر ملالش به پايان رسيد، در حالي كه، اشعار و نوشته هاي بكر و با ارزشي در باره هنر و انديشه خود به جا گذاشت كه با عنوانهاي زيرانتشار يافت:
۱- قصه رنگ پريده، خون سرد(مجموعه شعر)، ۱۳۰۱، مطبعه سعادت. ۲- فريادها (مجموعه شعر) ۱۳۰۵، خيام. ۳- مرقد آقا (داستان)، ۱۳۲۳، كلاله خاور. ۴- افسانه (منظومه)، ۱۳۲۹، علمي. ۵- دونامه، ۱۳۲۹، بي نا. ۶- ارزش احساسات (مقالات تحقيقي)، ۱۳۳۵، صفي عليشاه. ۷- مانلي (شعر)، ۱۳۳۶، صفي عليشاه. ۸- افسانه و رباعيات (شعر)، ۱۳۳۹، كيهان. ۹- ماخ اولا (مجموعه شعر)، ۱۳۴۴، شمس تبريز. ۱۰- شعر من (مجموعه شعر)، ۱۳۴۵، جوانه. ۱۱- شهر شب شهر صبح (مجموعه شعر)، ۱۳۴۶، مرواريد. ۱۲- ناقوس (مجموعه شعر)، ۱۳۴۶، مرواريد. ۱۳- آب در خوابگه مورچگان (مجموعه شعر)، ۱۳۴۶، اميركبير. ۱۴- يادداشت ها و مجموعه انديشه (درباره شعر)، ۱۳۴۸، اميركبير. ۱۵- قلم انداز (مجموعه شعر)، ۱۳۴۹، دنيا. ۱۶- آهو و پرنده ها (داستان)، ۱۳۴۹، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. ۱۷- توكايي در قفس (داستان)، ۱۳۵۰، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. ۱۸- كندوهاي شكسته (داستان) ۱۳۵۰، نيل. ۱۹- فريادهاي ديگر و عنكبوت رنگ (مجموعه شعر) ۱۳۵۰، جوانه. ۲۰- دنيا خانه من است (مجموعه نامه)، ۱۳۵۰، رمان. ۲۱- ارزش احساسات و ۵ مقاله در شعر و نمايش (مقالات تحقيقي)، ۱۳۵۱، گوتنبرگ. ۲۲- حرفهاي همسايه (درباره شعر)، ۱۳۵۱، دنيا. ۲۳- كشتي و طوفان (مجموعه نامه)، ۱۳۵۱، اميركبير. ۲۴- مانلي و خانه سريويلي (مجموعه شعر)، ۱۳۵۲، اميركبير. ۲۵- حكايات و خانواده سرباز (مجموعه شعر)، ۱۳۵۴، اميركبير. ۲۶- نامه هاي نيما به همسرش عاليه، ۱۳۵۴، آگاه. ۲۷- ستاره اي در زمين (مجموعه نامه)، ۱۳۵۴، طوس. ۲۸- نامه هاي نيما يوشيج به... (مجموعه نامه)، ۱۳۶۳، آبي. ۲۹- مجموعه آثار نيما يوشيج ۱۳۶۴، ناشر. ۳۰- درباره شعر و شاعري (درباره شعر)، ۱۳۶۴، دفترهاي زمانه. ۳۱- نامه ها ۱۳۶۸، دفترهاي زمانه. ۳۲- مجموعه كامل اشعار نيما يوشيج ۱۳۷۰، نگاه. ۳۳- نيما يوشيج، مجموعه شعرهاي نو، غزل، قصيده و قطعه، ۱۳۷۶، اشاره. ۳۴- مجموعه كامل نامه هاي نيما يوشيج، ۱۳۷۶، علم. ۳۵- نامه هاي نيما، ۱۳۷۶، نگاه. ۳۶- غول و نقاش، ۱۳۷۹، ماه ريز. ۳۷- دو سفرنامه از نيما يوشيج، ۱۳۷۹، سازمان اسناد ملي ايران.(روزنماي ادبيات ايران ،نشر روزگار)

منتقدان و نيما

مهدي اخوان ثالث: نيما به اين اعتبار كه شعرش در قلمرو شعر ناب و بري از آميختگي [ به زهد و فلسفه و خطابه و وعظ] و آلودگي [ به مدح] است و سرشاراز عصمت و صفاي روستايي، به بابا طاهر مي ماند، مخصوصاً حساسيت و سوز سخنش.
وبه اين اعتبار كه در كنه اعراض تصاوير و تماثيل و واقعيات عيني، جوهر شعرش متكي به قائمه فكري و عمق دردهاي بشري است و جهان بيني دارد به خيام مي ماند.
البته بي قاطعيت و صراحت خيام كه از لطايف هنر اوست، بلكه با ابهامي غالباً معتدل. و اين ابهام زاييده همان بيان تمثيلي و عيني اوست.
سيروس طاهباز: مهمترين كار نيما: «رسالت بخشيدن» به شعر و هنر معاصر ايران است، شما در تمام نوشته هاي نيما - اعم از شعر و نثر- يك كلمه دريوزگي نمي بينيد.
پس اين را نخستين ويژگي هنر نيما يوشيج مي شماريم:«رسالت بخشيدن» به شعر و هنر معاصر ايران.
دومين ويژگي شعر و هنر نيما جنبه « ضد استبدادي » اوست. سومين ويژگي شعر و هنرنيمايوشيج روحيه مبارزه اوست، نيما تمام عمر هنري خودش را در مبارزه گذرانده است.
چهارمين ويژگي شعر و هنر نيما يوشيج « آغاز كننده» و پيشاهنگ است. پنجمين ويژگي شعر نيما پيروي او از سنت است، مي گويد آنكه قديم را درست نفهمد، قادر به فهم جديد نيست. ششمين ويژگي هنر نيما اين كه او
« نظريه پرداز» و تئوريسين است. هفتمين ويژگي هنر نيما يوشيج اين است كه «وارسته و اهل قناعت» است. و همين ويژگي زندگي و هنر نيما يوشيج جنبه « ضد شهري و ضد زندگي مصرفي» است.
هشتمين ويژگي زندگي و هنر نيما يوشيج « ايمان» اوست، هم ايمان به كار و هنر خودش، هم ايمان مذهبي، نهمين ويژگي زندگي و هنر نيما يوشيج اين است كه شاعر بزرگي است و سازنده نمونه هاي فراوان درخشان شعر فارسي.
محمدرضا شفيعي كدكني(م.سرشك): ضرورتي سبب شده كه نيما مصراع ها را كوتاه و بلند كند.
بر روي هم، نيما كوشيد تا تركيبي اعتدالي ميان همه عناصر ساختماني شعر بوجود آورد و شعري بسرايد كه از عواطف انسان عصر سخن بگويد و اين عواطف با تصاوير يا ايماژهايي عرضه شود كه تكراري نباشد.
پيداست كه چنين هدفي بسيار دير بدست مي آيد و روي همين اصل نيما متوجه شد كه قوالب قديمي شعر فارسي گنجايش كافي براي مقصود او ندارند، اين بود كه در سالهاي حدود ۱۳۱۸ شعر « غراب » خود را در مجله موسيقي منتشر كرد كه در حقيقت نخستين نمونه برجسته شعر آزاد نيمايي در تاريخ ادبيات ماست.
دكتر منيب الرحمان (استاد دانشگاه هند):
شاخص ترين كار نيما يوشيج، تلاش او در راه تحول ساخت معمولي شعر و ارايه ساخت جديد است. نيما نيك مي دانست كه در شعر فارسي « اشتياق و كشش كافي براي درهم ريزي موانع كهن » موجود نيست و پذيرش تأثيرات و الهامات ادبي اروپايي هم قلمرو مضامين را تنگ دامنه مي كنند.
فقدان خود بسندگي و تا اندازه اي عدم كارايي فرم هاي كهن ادبي، اين آگاهي او را تقويت و تشديد مي كرد.
ويژگي سخن :
نيما در نتيجه آشنايي با زبان فرانسه، با ادبيات اروپايي آشنا شد و ابتكار و نو آفريني را از اين رهگذر كسب كرد. او يكي از پايه هاي رهبري سبك نوين گرديد و در اين راه تلاش و سعي زيادي نمود. اشعار نخستين او با اينكه در قالب اوزان عروضي ساخته شده از مضامين نو و تخيلات شاعرانه برخوردار است كه در زمان خود موجب تحولي در شعر گرديد. نيما در آثار بعدي خود اوزان شعر عروضي را مي شكند و شعرش را از چارچوب وزن و قافيه آزاد مي سازد و راهي تازه و نو در شعر مي آفريند كه به سبك نيمايي مشهور مي گردد.
معرفي آثار :
از آثار او عبارت است از: شعر من، ماخ لولا، ناقوس، شهر صبح شهر شب، آهو و پرنده ها، دنيا خانه من است، قلم انداز، نامه هاي نيما به همسرش، عنكبوت، فريادهاي ديگر، كندوهاي شبانه، حكايات و خانواده سرباز، آب در خوابگه مورچگان، در سال 1364 مجموعه اي كامل از آثارش منتشر شد.

خانه نيمايوشيج

با نگاهي به خانه نيما اين فکر به ذهن خطور مي کند که خانواده اي متمول داشته؛ خانه اي بزرگ ومجلل در ميان خانه هاي سادهء روستايي. وبه گفته راهنمايمان اين حدس درست بود؛ به گفته وي نيما از اسفندياري ها بوده که اجدادش به انوشيروان برميگردد.
نکته جالبي در مورد قبر نيما اين است که روي قبر فقط اسمش نوشته شده و حتي يک مصرع شعر چه از خودش چه از ديگران به چشم نمي خورد.


به ياد آرزوهايي كه مي ميرند سكوتي مي كنم سنگين تر از فرياد
mohammad_yours
کاربر فعال
کاربر فعال
پست: 118
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 18 مرداد 1383, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تماس:

پست توسط mohammad_yours »

مرسي شقايق خانوم
از اين كامل تر نمي شد اما اگه اجازه ميدين منم يه چيزايي رو راجع به نيما اضافه كنم ...
"I love you not because of who you are,
but because of who I am when I am with you."
shaghayegh
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 460
تاریخ عضویت: شنبه 25 مرداد 1382, 12:00 am

پست توسط shaghayegh »

خواهش مي كنم
شما اگر بنويسيد چه بهتر
كامل تر مي شه
:wink:
به ياد آرزوهايي كه مي ميرند سكوتي مي كنم سنگين تر از فرياد
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “زندگينامه شاعران و نويسندگان”