جبران خليل جبران

در این بخش می تونید سخنان بزرگان رو در زمینه های مختلف بخونید
موضوع جدید ارسال پست
shaghayegh
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 460
تاریخ عضویت: شنبه 25 مرداد 1382, 12:00 am

جبران خليل جبران

پست توسط shaghayegh »

افکار جايگاهی والاتر از دنيای ظاهری دارند .
چه حقير است و کوچک ، زندگی آنکه دستانش را ميان ديده
و دنيا قرار داده و هيچ نمی بيند جز خطوط باريک دستانش.
در خانه نادانی ، آينه ای نيست که روح خود را در آن به تماشا بنشيند.



براستی آيا اين خداوند است که انسان را آفريده است يا عکس آن؟
خداوند، درهای فراوانی ساخته که به حقيقت گشوده می شوند
و آنها را برای تمام کسانی که با دست ايمان به آن می کوبند ، باز می کند.
نيکی در انسان بايد آزادانه جريان و تسرِی يابد.



شايد بتوانيد دست و پای مرابه غل و زنجير کشيد و يا مرا به زندانی تاريک بيافکنيد
ولی افکار مرا که آزاد است به اسارت در آوريد.
با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنيد که چشمهايشان ،
چهره ی سالها را ديده و گوشهايشان ، نوای زندگی را شنيده است.




شادمانی اسطوره ايست که در جستجويش هستيم.
ظاهر هر چيز بنا بر احساس ما تغيير می کند و
به اين خاطر، سحر و زيبايی را در آن می بينيم ،
حال آنکه سحر و زيبايی، به واقع درون خود ماست.
آنکه فرشتگان و شياطين را در زيبايی و زشتی زندگی نمی بيند ،
به يقين از دانش و آگاهی دور است و روحش نيز تهی از عشق و محبت.





انسانيت روح خداوند است در زمين.
در اعماق روح، شوقی است که انسان را از ديده به ناديده ،
و به سوی فلسفه و ملکوت سوق می دهد.
آنکه وجود حقيقی خويش را می بيند ، به راستی واقعيت زندگی را برای خود ،
بشريت و همه چيز ديده است.



در رنجی که ما می بريم ، درد نه تنها در زخمهايمان ،
که در اعماق قلب طبيعت نيز حضور دارد.
در تغيير هر فصل ، کوهها ، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می يابند ،
همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربيات و احساساتش تحول می يابد.
در دل هر زمستان ، تپشی از بهار و
در پوشش سياه شب، لبخندی از طلوع نمايان است.


جبران خليل جبران


به ياد آرزوهايي كه مي ميرند سكوتي مي كنم سنگين تر از فرياد
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “سخنان بزرگان”