استاد مرتضي حنانه

در این بخش می تونید سخنان بزرگان رو در زمینه های مختلف بخونید
موضوع جدید ارسال پست
mehrdad-t
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 204
تاریخ عضویت: جمعه 9 آبان 1382, 12:00 am
تماس:

استاد مرتضي حنانه

پست توسط mehrdad-t »

استاد مرتضي حنانه

تصویر






· ليست آثار

· قطعه از اثر

«مرتضي حنانه» در يازدهم اسفند ماه سال ۱۳۰۱ خورشيدي در شهر تهران متولد شده و از همان كودكي علاقه ي زيادي نسبت به موسيقي نشان داد. وي از كودكي هر چيزي كه توليد صدا مي كرد به كار مي گرفت و ابزارهايي مي ساخت كه از خود توليد صداهايي مختلف و گوناگون كنند. وي دراين باره گفته است:« شايد در آن زمان توانايي من در اين حد كه آلات ساده و مبتدي موسيقي را بسازم نبوده. ولي به هر حال چيزهايي مي ساختم كه صداهايي همانند: صداي باد، زوزه، صداي حيوانات و صداي عجيب و غريب توليد كنند.»
علاقه ي وي تا به حدي بود كه معلم چهارم دبستانش «فلوتي» به او هديه داد و راهنمايي هايي براي آموختن نيز به او ارائه كرد.
پس از پايان دوره ي دبستان در هنرستان موسيقي مشغول به تحصيل شد. ديري نگذشت كه نام حنانه در سطح هنرستان پيچيد، در همين مقطع ِ زماني حنانه «هورن» را به عنوان ساز تخصصي خويش انتخاب كرد.
«غلامحسين مين باشيان» كه رياست هنرستان را بر عهده داشت در سال ۱۳۱۷ شمسي موفق به آوردن گروهي ده نفره براي تدريس در هنرستان از شهر پراگ به ايران شد، كه عبارت بودند :
كارل كوگلر، خواننده؛
كارن يان، ويلن؛
رودلف اوربانتس، موسيقي نظامي؛
واتسلاو كوتاس، كلارينت؛
ياروسلاوبيزا، باسون؛
ماريا گروتفلدوا، هارپ؛
ژوزف اسلاويك، ويولنسل؛
فرانسوا هلنسل، كنتراباس؛
ژوزف اسلاويك، ترومپت؛
رودلف اوربانتس كه شيفته ي استعداد و علاقه ي حنانه شده بود، او را به آرزوي خود رساند و توانست «كُريست» اول اركستر سمفونيك هنرستان عالي تهران شود.
او همچنان به دنبال كسي بود تا اصول موسيقي غرب را به او بياموزد و درهمين حين با «پرويز محمود» آشنا شد كه در بلژيك تحصيل كرده بود و بعدها اركستر سمفونيك تهران را بنيان نهاد. استاد محمود، بي دريغ معلوماتش را در اختيار حنانه گذاشت.
پس از مدتي «وزيري» رياست هنرستان را بر عهده گرفت و پايه ي آموزش هنرستان را بر مبناي موسيقي سنتي ايران قرار داد. وي گروه ده نفري پراگي را اخراج كرد. هنرجوياني از جمله حنانه نسبت به اين عمل اعتراض كردند ولي نتيجه اي نداشت و روند آموزش وزيري در هنرستان آغاز شد.
حنانه در سال ۱۳۲۱ خورشيدي؛ ديپلم خود را از هنرستان گرفت. «روبيك گريگوريان» نخستين كسي بود كه ترانه هاي محلي را جمع آوري كرده و پس از رفتن پرويز محمود به آمريكا در سال ۱۳۲۹ خورشيدي؛ به سمت رهبري اركستر سمفونيك و رياست هنرستان رسيد، در سال ۱۳۳۱ خورشيدي؛ او نيز به امريكا عازم شد و مرتضي حنانه رهبري اركستر سمفوني را بر عهده گرفت. او در شرايطي اركستر سمفوني را اداره مي كرد كه داراي سه امتياز بزرگ بود:
«ديپلم هنرستان موسيقي» ، «تعليمات پرويز محمود» و «ذوق استعدادي زيادي كه همه به آن معترف بودند».
ولي او همچنان تشنه بود، تشنه ي يادگيري بيشتر موسيقي. در سال ۱۳۳۲ خورشيدي كه جشن هزاره ي بوعلي سينا برگزار شد، حنانه توانست آثار خود را در حضور شرق شناساني كه براي شركت در جشن دعوت شده بودند با هم سرايي و اركستر سمفونيك اجرا نمايد و اين اجرا چنان مورد توجه حضار قرار گرفت كه «چرولي» سفير وقت ايتاليا، بورس هنري آن كشور را در اختيار وي قرار داد و حنانه براي تكميل تحصيلات و مطالعات خود به كنسرواتور واتيكان عزيمت نمود. اين همان كنسرواتور قديمي بود كه باخ در آن ارگ مي زد.

به طور كلي مرتضي حنانه در محل موسيقي مذهبي و مقدس ايتاليا به تحصيل پرداخت. او در سال ۱۳۴۲ خورشيدي به ايران بازگشت و گفت: «هنگامي كه از ايتاليا به ايران آمدم، زياد فكر كردم. حال زماني بود كه آن دانشي كه آرزويش را داشتم به دست آورده بودم و فقط مانده بود تصميم بگيرم با آن دانش چه كار كنم و چه نوع موسيقي اي ارائه دهم.
اول گفتم «دوده كافونيك» كار كنم. ولي اين چه معنايي داشت؟ با خودم گفتم اگر خيلي خوب بنويسم، تازه بهتر از «شوتنبرگ» كه نمي توانم بنويسم، او صاحب مكتب به شمار مي رود، و مكتبش يكي از بزرگترين هاي آلمان است كه همه جهان آن را پذيرفته اند. ولي اگر كار من را يك ايراني گوش كند چه خواهد گفت؟ مي گويد اين كار اگر هم خيلي با ارزش باشد، باز هم ربطي به ايران ندارد و چيزي به فرهنگ غرب افزوده است. در حالي كه ما مي خواهيم آهنگسازان ايراني با آثاري كه ارزش دارند به فرهنگ كشورشان چيزي بيفزايند.»
موسيقي حنانه را بطور كلي مي توان «موسيقي اصيل سنفونيك» ناميد. حنانه نسبت به موسيقي سنتي بي اعتنا بود و هرگز در اركستر از سازهاي اصيل استفاده نكرد.

وي پس از انقلاب اوقات خود را بيش از پيش به پژوهش درباره ي موسيقي قديم ايران اختصاص داد و در زمينه ي موسيقي فيلم كه خود از پايه گذاران آن در ايران بود، فعاليت خود را ادامه داد.

حنانه مدعي بود كه براي هماهنگي موسيقي ايراني به اصول هارموني كه در غرب معمول است، معتقد نيست و بيشتر از تلفيق ملودي ها، فوگ و كنتروان كه در هر يك از مقام هاي ايراني كاري است بس دشوار، اما چه مي توان كرد؟ آنچه كه مي تواند حاوي ابتكار، اصالت، انديشه و احساس هنرمند ايراني باشد، درست همان چيزي است كه بين مكتب موسيقي فرانسه، مكتب موسيقي روس، آلمان، ايتاليا، و اسپانيا تفاوت ايجاد مي كند.

پوليفوني، تكنيك و پديده اي است كه در انديشه ي موسيقي دان هر قومي ممكن است نضج گيرد. مگر ما از تمدن و به ويژه موسيقي قديم خودمان چه مي دانستيم و مي دانيم؟ آنچه كه جزو مكشوفات است و در آثار خطي از استادان پيشين به جاي مانده است همگي دليل بر آگاهي و دانش آنان به پديده هاي اكوستيكي و چند صدايي است. از اينها گذشته هم اكنون در موسيقي فولكوريك و محل نژادهاي گوناگون اين سرزمين، خصوصاً گرگان و خراسان، پوليفوني در ابعاد بسيار كوچكتري به گوش مي رسد، ولي با اين ويژگي كه هرگز گوش شنوندگان از آن غربت احساس نمي كند. به نظر من اگر گرايشي به همبستگي اصوات، به صورت پوليفوني داشته باشيم راهي غلط و تقليدي را انتخاب ننموده ايم؛ زيرا پوليفوني نمي تواند منحصراً در خدمت موسيقي دانان غرب باشد. به اين دليل كه پوليفوني «سنت» به شمار نمي آيد و جزو آداب و رسوم قومي ملتي هم نمي تواند باشد بلكه هنري است در خور تشخيص و لذت گوشها. بنابراين پوليفوني مي تواند راهي باشد كه پيش پاي هر موسيقي دان انديشمند و نوآوري باز است.... تلفيق اصوات گوناگون يك مقام با يكديگر با حفظ كيفيت موسيقي ايراني در جهت افقي و عمودي، و اين چيزي است كاملاً ابتكاري كه بايد بر پايه ي دليل و برهان زيبايي واقعي استوار باشد.»

او براي بسياري از فيلم ها موسيقي متن كار كرده است ولي هرگز موسيقي متن براي او حرفه جدي نبود، و از روي نياز مادي دست به اين كار مي زد، ولي كارهاي بسيار خوبي ارائه ميكرد چون او با ساختار و ماهيت سينما آشنا بود.
مرتضي حنانه در ۲۴ مهر ماه ۱۳۶۷ خورشيدي؛ در ساعت ۱۱:۴۵ شب در اثر سكته ي قلبي در گذشت.




موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “سخنان بزرگان”