از مرگ من سخن گفتم

محلی برای ارسال نثرهای شما
موضوع جدید ارسال پست
shaghayegh
حق آبو گِل داره!
حق آبو گِل داره!
پست: 460
تاریخ عضویت: شنبه 25 مرداد 1382, 12:00 am

از مرگ من سخن گفتم

پست توسط shaghayegh »

چندان كه هياهوي سبز بهاري ديگر
از فرا سوي هفته ها به گوش آمد،
با برف كهنه كه مي رفت
از مرگ ،من سخن گفتم.
و چندان كه قافله در رسيد و بار افكند
و به هر كجا
بر دشت از گيلاس بنان
آتشي عطر افشان بر افروخت،
با آتشدان باغ
از مرگ ،من سخن گفتم.
***
غبار آلود و خسته
از راه دراز خويش
تابستان پير
چون فراز آمد
در سايه گاه ديوار
به سنگيني
يله داد و كودكان شادي كنان
گرد بر گردش ايستادند
تا به رسم ديرين
خورجين كهنه را گره بگشايد
و جيب دامن ايشان را همه از گوجه سبز و
سيب سرخ و گردوي تازه بيا كند.
پس من، مرگ خوشتن را رازي كردم و
او را محرم رازي؛
و با او ،از مرگ، من سخن گفتم.
و با پيچك كه بهار خواب هر خانه را استادانه تجيري كرده بود،
و با عطش كه چهره هر آبشار كوچك
از آن با چاه سخن گفتم،
و با ماهيان خرد كاريز
كه گفت و شنود جاودانه شان را آوازي نيست،
و با زنبور زريني كه جنگل را به تاراج مي برد
و عسلفروش پير را مي پنداشت كه باز گشت او را انتظاري مي كشيد.
و از آ ن با برگ آخرين سخن گفتم
كه پنجه خشكش نو اميدانه دستاويزي مي جست
در فضائي كه بي رحمانه تهي بود.
***
و چندان كه خش خش سپيد زمستاني ديگر
از فرا سوي هفته هاي نزديك به گوش آمد
و سمور و قمري آسيه سر
از لانه و آشيانه خويش سر كشيدند،
با آخرين پروانه باغ
از مرگ ،من سخن گفتم.
***
من ،مرگ خوشتن را
با فصلها در ميان نهاده ام و با فصلي كه در مي گذشت؛
من ،مرگ خويشتن را با برفها در ميان نهادم و با برفي كه مي نشست؛
با پرنده ها و با هر پرنده كه در برف در جست و جوي چينه ئي بود.
با كاريز و با ماهيان خاموشي.
من ،مرگ خويشتن را با ديواري در ميان نهادم كه صداي مرا به جانب من باز پس نمي فرستاد.
چرا كه مي بايست تا مرگ خويشتن را
من نيز
از خود نهان كنم.



به ياد آرزوهايي كه مي ميرند سكوتي مي كنم سنگين تر از فرياد
pip2006
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 1
تاریخ عضویت: شنبه 24 شهریور 1386, 12:00 am
محل اقامت: yazd

پست توسط pip2006 »

سلام.خيلي زيبا ودلنشين بود.من كه جدا خيلي خوشم اومد.باريكالله :cry: :) :D
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

جدا قشنگ بود و لذت بخش :)
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “نثر”