اگه بارون نباره!؟!!

محلی برای مشاعره بین اعضا
PcBoyIr
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 1534
تاریخ عضویت: دوشنبه 20 تیر 1384, 12:00 am
محل اقامت: مشهد
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 2 دفعه
تماس:

اگه بارون نباره!؟!!

پست توسط PcBoyIr »

يادته يه روزي بهم گفتي هر وقت خواستي گريه کني برو زيرِ بارون که نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهت بخنده ... گفتم اگه بارون نيومد چي؟؟ گفتي اگه چشم هاي قشنگ تو بباره آسمون گريه ش ميگيره ... گفتم يه خواهش دارم ؛ وقتي آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار ... گفتي به چَشم ... حالا امروز من دارم گريه ميکنم اما آسمون نمي باره ... و تو هم اون دور دورا ايستادي و داري بهم مي خندي ... (سخته يکي بهت بگه ستاره شو ببينمت .. بعد يه کم که بگذره بگه ديگه نيا ببينمت)


hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

در میا ن خو برو یان خو بروی من تو ای : گر نتر سم از خدا گو یم خدای من تو ای . :lol:
1212
dolphax
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 7
تاریخ عضویت: جمعه 20 بهمن 1385, 12:00 am

پست توسط dolphax »

من تو او ما شما آنها ==== آب :) :)
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

با چشم عقل گر نگهی سوی من کنی : بینی هزار جلوه به نظاره کردنی
1212
hamid
مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن ادبیات
پست: 452
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 10 تیر 1382, 12:00 am

پست توسط hamid »

چرا بارون نمياد؟
چرا صدا به ناودون نمي ياد؟
آخه!
آسمون با من و تو قهر ديگه
هر كدوم از ما توي يك شهر ديگه
غمگين به دل از دهر. شاد از كه كنيم.....چون خود دلبر خوديم ياد از كه كنيم
مردم به فلك داد ز بي داد كنند.....ما خود فلك خوديم داد از كه كنيم
hsan
بهترین کاربر
بهترین کاربر
پست: 362
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 آذر 1383, 12:00 am
محل اقامت: iran
تماس:

پست توسط hsan »

هیچ خود بین ،از خدا خرسند نیست :شاخ بی بر، در خور پیو ند نیست.
1212
hamid
مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن ادبیات
پست: 452
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 10 تیر 1382, 12:00 am

پست توسط hamid »

hsan نوشته شده:هیچ خود بین ،از خدا خرسند نیست :شاخ بی بر، در خور پیو ند نیست.
سلام عزيزم فكر مي كنم حواست به سرفصل اين صفحه از گفتمان نبوده اين مطلبت واقعا زيباست اما در ارتباط با (اگه بارون نباره) نيست
hamid
مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن ادبیات
پست: 452
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 10 تیر 1382, 12:00 am

پست توسط hamid »

اگه آسمون ديگه رنگ ابري نداره
اگه بارون ديگه بر سر عاشق نباره
بخدا قسم ...
اگه عشقي به سينه سوخته نمونه
دعاي من پيش خدا يه لباس سفيد مي مونه
غمگين به دل از دهر. شاد از كه كنيم.....چون خود دلبر خوديم ياد از كه كنيم
مردم به فلك داد ز بي داد كنند.....ما خود فلك خوديم داد از كه كنيم
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

بارون و دوست دارم هنوز چون تورو يادم مياره
حس ميكنم پيش مني وقتي كه بارون ميباره

(( از دعا براي طلب باران غفلت نكنيم :lol: ))
hamid
مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن ادبیات
پست: 452
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 10 تیر 1382, 12:00 am

پست توسط hamid »

از بالا باران مي آيه
يارم به دالان مي آيه
رفتم ... بگيرم
نازك بود و ... آيه
(لبي - خون)
غمگين به دل از دهر. شاد از كه كنيم.....چون خود دلبر خوديم ياد از كه كنيم
مردم به فلك داد ز بي داد كنند.....ما خود فلك خوديم داد از كه كنيم
fire
فروم باز
فروم باز
پست: 1977
تاریخ عضویت: دوشنبه 30 بهمن 1385, 12:00 am
محل اقامت: تالار گفتمان
تشکر کرده: 3 دفعه
تشکر شده: 13 دفعه
تماس:

پست توسط fire »

دوست عزيز ممكنه اشعار دوران مهدتون و واسه ما بازگو نكنيد يا لا اقل با يه لهجه عمومي تر تايپ كنيد ما بتونيم لستفاده كنيم

ببار بارون... ببار امشب...صدام امشب هم صداته
hamid
مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن ادبیات
پست: 452
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 10 تیر 1382, 12:00 am

پست توسط hamid »

باز آسمان بر زخمهاي اين دلم مرهم گماشت
باز باران بر گونه هاي خيس من پوشش گذاشت
غمگين به دل از دهر. شاد از كه كنيم.....چون خود دلبر خوديم ياد از كه كنيم
مردم به فلك داد ز بي داد كنند.....ما خود فلك خوديم داد از كه كنيم
موضوع جدید ارسال پست

بازگشت به “مشاعره”